یکی از صمیمی ترین دوستام که سال دوم و سوم ابتدایی رو باهم تو یه کلاس بعد اونم دوستیمون ادا مه پیدا کرد تا الان که هشتم هستیم.
این دوستم از سال پیش زیاد رفتارش خوب نیست و خیلی بد حرف میزنه.منم چون دوستمه فعلا به کسی حرفی نمیزنم.اما امسال کلا باهام لجه.میگه میخوام هکت کنم،تو مواردی که باهم صحبت میکنم هی حرف هایی خوبی نمیزنه،کلا امسال زیاد ازش خوشم نمیاد.حالا موندم به مامانم بگم یا نه؟یا اصلا باهاش چیکار کنم خیلی اعصابمو میریزه بهم.
-
pouriya
- دبستان و راهنمایی
- چهارشنبه, 19 آذر 1393
یه دل نوشته:
از خویشاوندان به راحتی می توان برید،اما رشته ی دوستی را هرگز!
از خویشاوندان به راحتی می توان برید،اما رشته ی دوستی را هرگز!
من وقتی دوران راهنمایی بودم دوتا دوست صمیمی داشتم. دیگه صمیمیا!! اصن یه وضی.
دو سال اول خیلی خوب بودن. ولی سال سوم یکیشون بد شد. چرا؟ چون رفت با گنده لاتای کلاس یه چند روزی گشت و خراب شد. من موندم و اون یکی دوستم که تا آخر سال خوب بودیم و دووم آوردیم. الان هم معلمه
ولی اون یکی که خراب شد باعث شد خیلی طرفش نریم. یعنی رفتارمون باهاش عادی شد. مثل باقی بچه های کلاس. البته به مرور نه یک دفعه ای. چون طرف ممکنه عقده ای بار بیاد. ذره ذره رفتارمون رو باهاش عادی کردیم تا آخر سال که از هم جدا شدیم و هر کدوم توی یه دبیرستان قبول شدیم. الان هم اون نفر چون ازدواج کرده، عاقل شده و اونجوری نیست دیگه.
پس راهش اینه که رفتارت رو با این دوستت ذره ذره عادی کنی و از صمیمی شدن باهاش فاصله بگیری. البته اگه بدونی که به راه راست هدایت نمیشه.
من جوری ام که همیشه روی دیگران نفوذ دارم. یعنی خراب ترین آدم دنیا کنار من باشه مودبانه تر حرف میزنه ( به خاطر نگه داشتن احترام ) کلا باید رفتارت باهاش معمولی تر بشه ولی در عین حال فاصله ت رو باهاش حفظ کنی و ذره ذره بری جلو. حالا یا اون نفر آدم نمیشه و کلا ازت فاصله میگیره یا خوب میشه و دوباره می تونین با هم صمیمی باشین.
دو سال اول خیلی خوب بودن. ولی سال سوم یکیشون بد شد. چرا؟ چون رفت با گنده لاتای کلاس یه چند روزی گشت و خراب شد. من موندم و اون یکی دوستم که تا آخر سال خوب بودیم و دووم آوردیم. الان هم معلمه
ولی اون یکی که خراب شد باعث شد خیلی طرفش نریم. یعنی رفتارمون باهاش عادی شد. مثل باقی بچه های کلاس. البته به مرور نه یک دفعه ای. چون طرف ممکنه عقده ای بار بیاد. ذره ذره رفتارمون رو باهاش عادی کردیم تا آخر سال که از هم جدا شدیم و هر کدوم توی یه دبیرستان قبول شدیم. الان هم اون نفر چون ازدواج کرده، عاقل شده و اونجوری نیست دیگه.پس راهش اینه که رفتارت رو با این دوستت ذره ذره عادی کنی و از صمیمی شدن باهاش فاصله بگیری. البته اگه بدونی که به راه راست هدایت نمیشه.
من جوری ام که همیشه روی دیگران نفوذ دارم. یعنی خراب ترین آدم دنیا کنار من باشه مودبانه تر حرف میزنه ( به خاطر نگه داشتن احترام ) کلا باید رفتارت باهاش معمولی تر بشه ولی در عین حال فاصله ت رو باهاش حفظ کنی و ذره ذره بری جلو. حالا یا اون نفر آدم نمیشه و کلا ازت فاصله میگیره یا خوب میشه و دوباره می تونین با هم صمیمی باشین.
خب شما و دوستتون توی سن بلوغ هستید و له همین دلیل اینگونه رفتار های طبیعی هستن.
پس بهتره که یه مدت باهاش حرف نزنید (حتی نگاش هم نکنید )
اینجوری خودش پشیمون میشه و تصمیم می گیره کار های خوب کنه و با شما دوباره دوست بشه.
البته این توی حالت خوب قضیه بود.
اگر این کارا رو کردی و دیدی آدم نمی شه دیگه ولش کن به صراط مستقیم هدایت نمی شه
انشاالله دوستای خوبی داشته باشی.
موفق باشی.
پس بهتره که یه مدت باهاش حرف نزنید (حتی نگاش هم نکنید )
اینجوری خودش پشیمون میشه و تصمیم می گیره کار های خوب کنه و با شما دوباره دوست بشه.
البته این توی حالت خوب قضیه بود.
اگر این کارا رو کردی و دیدی آدم نمی شه دیگه ولش کن به صراط مستقیم هدایت نمی شه
انشاالله دوستای خوبی داشته باشی.
موفق باشی.
در مورد هک:
هک چیز الکی نیست که هر کسی بگه من هک می کنم تو هکم می کنی او هکم کرد.
راجع به هک حرف بزن باهاش ببین در چه مورد می خواد هکت کنه خلاصه یه جورایی از زیر زبونش بکش بیرون.
اگرم هک شدی که نمی شی به پلیس فتا می تونی خبر بدی.
هک چیز الکی نیست که هر کسی بگه من هک می کنم تو هکم می کنی او هکم کرد.
راجع به هک حرف بزن باهاش ببین در چه مورد می خواد هکت کنه خلاصه یه جورایی از زیر زبونش بکش بیرون.
اگرم هک شدی که نمی شی به پلیس فتا می تونی خبر بدی.
- صفحه :
- 1
هنوز پاسخی به این پست ارسال نشده است.
البته از آنجایی که هنوز در سایت لاگین نکرده‌اید، اجازه‌ی پاسخ دادن به این پست را ندارید.
البته از آنجایی که هنوز در سایت لاگین نکرده‌اید، اجازه‌ی پاسخ دادن به این پست را ندارید.
